سیاره آبی
ارائه مطالب جالب
پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 20:16 :: نويسنده : زینب سلطانی

چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 15:19 :: نويسنده : زینب سلطانی

 

امروز در کشور ما اکثر گوشی های موجود در بازار ریجستر نشده و قاچاقی به کشور وارد می شوند که این موضوع باعث نوسانات قیمت یک مدل گوشی شده که علت آن چیزی به جز غیر اصل بودن آن و به اصطلاح چنج بودن آن است که متاسفانه فروشندگان گوشی های تقلبی و یا چنج خود را به عنوان گوشی اصل به مشتری معرفی می کنند.
 
برای شناسایی گوشی های اصلی و چنج راه های متفاوتی است که از جمله ان ها دادن کد #06#* است که سریال گوشی شما (IMEI) را مشخص نموده و شناسایی گوشی های اصلی وشما می توانید آن را با سریال روی کارتن و باطری همخوانی داشته باشد و در غیر این صورت گوشی شما قاچاق بوده و چنج شده است. اما در این ترفند قصد داریم روشی را به شما معرفی کنیم که شما میتوانید به سادگی و از طریق اینترنت به اصل یا غیر اصل بودن گوشی خود پی ببرید ، بدون نیاز به یافتن کد فوق بر روی کارتن یا باطری گوشی یا سایر راهها!

بدین منظور:

ابتدا بر روی گوشی خود (با هر مدلی) کافی است کد #06#* را وارد نمایید. کد IMEI گوشی خود را مشاهده خواهید کرد.

حال به سایت اینترنتی https://www.numberingplans.com/?page=analysis⊂=imeinr بروید.
سپس کد IMEI خود را که یک کد 15 رقمی است را در صفحه مربوط به طور دقیق و بدون خطا وارد نمایید و روی دکمه analyse کلیک کنید.
اکنون سایت مشخصاتی به شما میدهد که باید به طور کامل به مشخصات گوشی شما صدق کند. از نظر مدل ، کارخانه ، کشور سازنده و... .
به عنوان مثال اگر گوشی شما مدل نوکیا 3230 باشد ، میابیست بعد از وارد نمودن سریال (IMEI) گوشی ، مشخصات همان گوشی نوکیا 3230 خود را دریافت کنید ، این موضوع بدین معنی است که گوشی شما اصل بوده و هیچ گونه مشکلی ندارد. اما اگر مشخصات داده شده مربوط به گوشی شما نباشد گوشی شما قاچاق یا چنج یا... می باشد.
به عنوان مثال اگر کد یک گوشی K750i را چک کنید

و این سایت مشخصات یک گوشی W750 را به شما نشان دهد ، گوشی شما غیراصل یا چنج است!

 

سایت فوق به غیر از چک کردن IMEI موارد دیگری را نیز آنالیز میکند:

Phone number analysis
IMSI number analysis
IMEI number analysis
SIM number analysis
ISPC number analysis

لینک چک کردن IMEI برای تشخیص اصل بودن گوشی :

https://www.numberingplans.com/?page=analysis⊂=imeinr

لینک چک کردن و آنالیزم کردن کدهای دیگر :


https://www.numberingplans.com/?page=analysis

پنج شنبه 14 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:10 :: نويسنده : زینب سلطانی

چندسال پیش یکروز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم، فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم. ناگهان پدرو مادر و آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدند و فریاد زدند که:« ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر.

رفتم خواستگاری؛ دختر پرسید: « مدرک تحصیلی ات چیست »؟ گفتم:« دیپلم تمام »! گفت:« بی سواد! امل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشوبرو دانشگاه.

رفتم ...چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم ......

برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ پدر دختر پرسید:« خدمت رفته ای »؟ گفتم:« هنوز نه »؛ گفت:« مردنشده نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی ».

رفتم دو سال خدمت سربازی را انجام دادم.

برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ مادر دختر پرسید:« شغلت چیست »؟ گفتم: « فعلا کار گیر نیاوردم »؛ گفت:« بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار ».

رفتم کار پیدا کنم؛ گفتند:« سابقه کار می خواهیم »؛

رفتم سابقه کار جور کنم؛ گفتند:« باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدهیم ».

دوباره رفتم کار کنم؛ گفتند: « باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدهیم».

برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم کار کنم گفتند سابقه کار، رفتم سابقه کار جور کنم گفتند باید کار کرده باشی ». گفتند:« برو جایی که سابقه کار نخواهد ».

رفتم جایی که سابقه کار نخواستند. گفتند:« باید متاهل باشی ».

برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم:« رفتم جایی که سابقه کار نخواستند گفتند باید متاهل باشی ». گفتند:« باید کار داشته باشی تا بگذاریم متاهل شوی ».

رفتم؛ گفتم:«باید کار داشته باشم تا متاهل بشوم». گفتند:« باید متاهل باشی تا به تو کار بدهیم ».

برگشتم؛ رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم...

سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 21:54 :: نويسنده : زینب سلطانی

اوایل ترم بود.صبح زود بیدار شدم که برم دانشگاه. چون عجله داشتم بجای 5000 تومنی یه پونصدی از کشوم برداشتمو زدم بیرون. سوار تاکسی که شدم دیدم اووووف یکی از پسرای آس و خوشتیپ کلاس جلو نشسته! یه کم که گذشت گفتم بزار کرایه شو حساب کنم نمک گیر شه بلکه یه فرجی شد! با صدایی که دو رگه شده بود پونصدی رو دادم به راننده و گفتم: کرایه ی آقارو هم حساب کنید! پسره برگشت عقب تا منو دید کلی سلام و احوالپرسی و تعارف که نه ... اجازه بدین خودم حساب میکنم و این حرفا! منم که عمرا این موقعیتو از دست نمیدادمو کوتاه نمی اومدم! می گفتم به خدا اگه بزارم!تمام این مدتم دستم دراز جلوی راننده! همه شم میدیدم نیشِ راننده بازه! خلاصه گذاشت حسابی گلوی خودمو پاره کنم، بعدش گفت : چطوره با این پونصدی کرایه ی بقیه رو هم تو حساب کنی؟! یهو انگار فلج شدم.آخه پول دیگه ای نداشتم! الکی سرمو کردم تو کیفمو وقت کشی تابلوُ که دیدم آقای خوشتیپ کرایه ی جفتمونو حساب کرد!ولی از خنده داشت میترکید! :| داشت گریه ام می گرفت که اس.ام.اس داد و گفت: پیش میاد عزیزم ناراحت نباش! موافقی ناهارو با هم بخوریم؟! حالا من بیچاره شارژ هم نداشتم جواب بدم! 

 خلاصه عین اسکلا انقد بهش زل زدم تا نگام کنه و گفتم : باشه !! این شد که ما چند ماهه باهم دوستیم ولی یه بار که گوشیشو نگاه کردم دیدم اسمِ منو *مستضعف* سیو کرده ..!

پيوندها


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 102
بازدید کل : 33706
تعداد مطالب : 484
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1