سیاره آبی ارائه مطالب جالب نويسندگان یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 15:32 :: نويسنده : زینب سلطانی
تا 5صبح پای فیس بوکم. یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:21 :: نويسنده : زینب سلطانی
میخواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی یادت نمیرود باید عاشقی کنی کاش من اینگونه عاشق بودم ..... ای کاش ... یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:21 :: نويسنده : زینب سلطانی
شگفتا !
رد پای دزد دهکده ی ما بر روی برف چقدر شبیه چکمه های کدخداست!!! یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:20 :: نويسنده : زینب سلطانی
نگاه هرز جامعه از قدیسه، فاحشه ساخت. چون مثل آنها نبود!!! یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:19 :: نويسنده : زینب سلطانی
آنها فقط از «فهمیدن» تو میترسند. از «تن» تو- هر چقدر هم که قوی باشد- ترسی ندارند. از گاو که گندهتر نمیشوی، میدوشندت! از خر که قویتر نمیشوی، بارت میکنند! از اسب که دوندهتر نمیشوی، سوارت میشوند!، اما آنها فقط از «فهمیدن» تو میترسند یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:18 :: نويسنده : زینب سلطانی
جامعه دو طبقه دارد: 1: طبقه ای که می خورد و کار نمی کند 2: طبقه ای که کار می کند و نمی خورد! یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:18 :: نويسنده : زینب سلطانی
اینجا انتهای زمین است...
خفقان این نکبت آباد!
یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:17 :: نويسنده : زینب سلطانی
می گویند : شاد بنویس ... یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:16 :: نويسنده : زینب سلطانی
تصور کنیم دست نداشتیم... اون وقت آرزوهامون خیلی متفاوت بود. ای کاش ما آدما قدر چیزهایی رو که داریم بدونیم و همیشه غر نزنیم که چه چیزهایی رو نداریم... شاید داشته های ما آرزوی دیگران باشن.... یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:16 :: نويسنده : زینب سلطانی
همه شب نماز خواندن،همه روز روزه گرفتـن
هـمـه سالــه از پـی حـج، سفــر حجـاز کـردن زمدینــه تا بـه کعبــه، سـر و پـا بـرهنــه رفتـن
دو لـب از بـرای لبیکــ بـه گفتــه بـاز کـردن
شب جمعـه هـا نخفتـن ، به خــدای راز گفتـن
ز وجــود بـی نیــازش، طلـب نیـــاز کــردن
به مساجـد و معابـد، همه اعتکاف کردن
ز ملاهـی و مناهی، همـه احتـراز کردن
به خدا قسم که کس را، ثمر آنقدر نبخشد
که به روی مستمندی ، در بسته باز کردن... یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:15 :: نويسنده : زینب سلطانی
نذرتان قبول! که هم محلی هایتان
از زعفران برنج نذریتان تعریف میکنند...... یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:14 :: نويسنده : زینب سلطانی
از ماست که بر ماست!
شاهکاری از: ولادیمیر کازنوسکی یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:13 :: نويسنده : زینب سلطانی
دیروز پشت خاکریز بودیم و امروز در پناه میز! دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد... یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:13 :: نويسنده : زینب سلطانی
میزان مدنیت هر جامعه ای را از رفتار مردم آن جامعه با حیوانات می توان تشخیص داد!
یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:12 :: نويسنده : زینب سلطانی
تمام چسب زخمهایت را هم که بخرم باز... نه زخمهای من خوب میشود نه زخمهای تو. یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:11 :: نويسنده : زینب سلطانی
خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است. از زندگی لذت ببرید حتی اگر چیز با ارزشی را از دست داده اید... یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:11 :: نويسنده : زینب سلطانی
کاش می شد که شعار جای خود را به شعوری می داد تا چراغی گردد دست اندیشه مان . . . یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:10 :: نويسنده : زینب سلطانی
خط فقر دقیقا همین جاست.
فاصله ای هم با ما ندارد. درست زیر پای ماست.
خط فقر، خطی فرضی است ما بین بتن یک پل
زیر آن خوابیدن و از آن عبور کردن جمعی ناگهان از بالای آن میروند و جمعی زیر آن از چشم ها پنهان می مانند و شاید اصلا به حساب هم نیایند یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 8:9 :: نويسنده : زینب سلطانی
و باز هم عشق مادر به فرزند مادری که بخاطر فرزند بیمارش موهایش را همیشه از ته میزند ... تا فرزندش احساس تنهائی نکنه من ستایش میکنم این بانوی جوان را و آرزوی سلامتی دارم برای تمام چنین مادر و فرزندی در هرجای دنیا ... |
|||
![]() |